شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
41901
نام: مقداد
شهر: اهواز
تاریخ: 8/8/2007 5:59:49 AM
کاربر مهمان
  يك شبانه روز خدمت ، بهتر از يك سال جهاد!

جوانى محضر رسول خدا صلى الله عليه و آله رسيد و عرض كرد:
يا رسول الله ! خيلى مايلم در راه خدا بجنگم .
حضرت فرمود: در راه خدا جهاد كن ! اگر كشته شوى زنده و جاويد خواهى بود و از نعمتهاى بهشتى بهره مند مى شوى و اگر بميرى ، اجر تو با خداست و چنانچه زنده برگردى ، گناهانت بخشيده شده و همانند روزى كه از مادر متولد شده اى از گناه پاك مى گردى ... .
عرض كرد: يا رسول الله ! پدر و مادرم پير شده اند و مى گويند، ما به تو انس ‍ گرفته ايم و راضى نيستند من به جبهه بروم .
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: در محضر پدر مادرت باش . سوگند به آفريدگارم ! يك شبانه روز در خدمت پدر و مادر بودن بهتر از يك سال جهاد در جبهه جنگ است .

(عليك سلام داداش بيقرار .........دعا كنيد فراوووووون )

اللهم صل علي محمد و ال محمد و عجل فرجهم و حشرنامعهم
41900
نام: نخل سوخته
شهر: دبار فراموش شده
تاریخ: 8/8/2007 4:48:06 AM
کاربر مهمان
  بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
خواهر محترمه خانم محجوبه شهادت پدر بزرگوارتان را خدمت شما و خانواده مکرمتان و همچنبن خدمت
دوستان و ياران اين بسيجي و روحانی دلباخته تسليت عرض مي کنم و شادي روح و علو درجات او را از خداوندمتعادل مسألت مي‌نمايم.

نميدونم الان بايد خوشحال باشم يا ناراحت . خوشحال از اينكه حاجی شهيد شده و ديگه درد نمي كشه و ناراحت از اينكه اون رفته و ديگه پيش ما نيست . او واقعا مصداق دسته سومي بود كه شهيد باكري در بارشون مي گه : رزمندگاني كه اونقدر غصه مي خورن كه نهايتا دق مي كنن .
شهيد ما نيز كبوتر عاشقي بود كه از دسته كبوتران عاشق عقب مانده بود. بالاخره او هم پرواز كرد و ...

اي سرو سايه از سر ما برگرفته اي
رفتي به خاك و منزل ديگر گرفته اي
اي خاك مير كاروان ما را عزيز دار
اين نور چشم ماست كه در بر گرفته اي
شادي روحش صلوات
-----------------------------------------------

گل اشکم شبی وا می شد ای کاش
همه دردم مداوا می شد ای کاش
به هرکس قسمتی دادی خدایا!
شهادت قسمت ما می شد ایکاش

سلام ودرود خدا بر تربت مقدس شهدای هشت سال دفاع مقدس که اکنون کنارمان نیستند
سلام و درود خدا بر مجروحین هشت سال دفاع مقدس که همکنون یادگاردوران جنگ را به همراه دارند وبا تنی افسرده وخسته و مجروح با ناملایمات این روزگار سازگاری مینمایند.
و یاد آن روزهای پاک بخیر که همه دلها یک رنگ بود

روزگاري جنگ بود و از هر طرف حادثه مي باريد ، زين ميانه تنها بچه هاي مخلص و بي ادعا ـ آسمان روياني خاك پوش ـ جانب عشق را گرفتند و بي نام ونشان ، تا مرزهاي انتظار ، از سيم هاي خاردار گذشتند.
يادش بخير! آن سالها كه لحظه هايش بوي عشق و اخلاص و مهرباني مي داد و فرشتگان ، هر صبح از عرش مي آمدند و به خاك پاي شهيدان سجده مي آوردند و من هنوز در عطر نفس هايشان زمزمه مي كنم :

ثمر برداشت آخر آنكه روزي كاشت شهادت برد ، هر كس را لياقت داشت

در و ديوار شهرم خوب مي دانند ، تمام اعتبار ما شهيدانند چه روزهاي با شكوهي چه مردان مردي!با هرچه عشق نام شما را مي توان نوشت . مرداني كه يك شبه از پله هاي آسمان گذشتند .
آه اي هميشه جاري در خيال من ! خوبان هميشه جاري در خيال من ! از نگاههاي معصوم و بي قرارتان مي شد فهميد كه لحظه پرواز نزديك است چقدر من ، هر روز بايد با خود بگويم :

شب گذشتي زخيالم چونسيم
صبح گفتند به دريا زده اي !

قرار نيست كه فراموششان كنيم . قرار نيست برادر!

هنوز هم بوي پيراهن يوسف مي آيد . هنوز هم پلاك هاي متبرك در راهند . هنوز دستهايمان را به تابوت هاي آسماني شما مي رسانيم كه در مخملي از پرچم ميهنم پيچيده شده اند.
اي خورشيدهاي هميشه ! اي پرنده هاي رفته تا آن سوي آبي هاي دور از دسترس ! دوستتان داریم ديگر آن لحظه هاي پر از عصمت بر نمي گردند ، مردان بي تكرار كه مي گويند شما بوديد . مرداني كه شبانه به اروند زدند و سپيده دم به احترام عشق بر دروازه هاي خورشيد نمازمي خواندند مرداني كه پيشاني هاي متبركشان در ارتفاعات قلاويزان بوسه گاه قناسه شد . شما فراموش نمي شويد ما فراموش مي شويم كه روز روشن ، راه را گم مي كنيم ما كه راز نخل هاي سوخته ی سر به زير را نمي دانيم مثل شما بايد زندگي كرد مثل شما بايد اهل دل بود و مردم را فهميد . بچه هاي با صفاي جبهه هن
41899
نام: سبكبار
شهر: يه كوشه دنيا
تاریخ: 8/8/2007 2:51:58 AM
کاربر مهمان
  بي قرار ازتهران من نيز عرض ادب وسلام دارم ،اميدوارم خوش وخرم وسرحال باشي باذكرصلوات بر محمد وآلش
41898
نام: یه عاشق
شهر: تهران
تاریخ: 8/8/2007 1:56:17 AM
کاربر مهمان
  جدا از زحمات شما متشکریم
http://www.namahang.ir
41897
نام: مسعود
شهر: مشهد
تاریخ: 8/8/2007 1:23:29 AM
کاربر مهمان
  اي كسي كه صاحب اختيار مايي
اخرو عاقبت مار ختم به خير گردان
41896
نام: هدا
شهر: شیکاگو
تاریخ: 8/8/2007 1:22:30 AM
کاربر مهمان
  سلام
. . .
. . .
چی بگم؟!
:-؟
41895
نام: سبكبار
شهر: يه كوشه دنيا
تاریخ: 8/8/2007 12:49:05 AM
کاربر مهمان
  ذلت دشمنان اسلام راببيني و جزؤ سربازان امام عصر باشي صلوات بفرست
41894
نام: بی قرار
شهر: تهران
تاریخ: 8/8/2007 12:27:22 AM
کاربر مهمان
  سلام بر همه ی بزرگواران!
به برکت دعای شما امروز عمل مادربزرگ داداشتون با موفقیت انجام شد شما که مستجاب الدعوه هستید برای همه ی مریضا دعا بفرمایید.
مبارز جامونده و مقداد عزیز!
سلام....
دوستان جدیدمون رو هم صدا کنیم کم کم باید با هم آشنا بشیم
عرض ارادت خدمت دریا سبکبار شهاب گل نرگس قاصدک بادبادک پرنیان نسیم عبدالزهرا و و و و...ببخشید اگه دوستی رو از قلم انداختم.

رفقای قدیمی هم بیشتر تحویل بگیرن !
عبدالفاطمه (که البته عذرشون موجهه) سرنا خروش گرامی بازمانده عزیز ناشناس بزرگوار روشنک احسان
دلتنگ کربلا شاهد شلمچه و و و و ....

جا داره شهادت پدر بزرگوار خواهر خوبمون محجوبه رو هم ب هایشون تبریک و تسلیت بگیم...
ان شاالله ایشون سر سفره ی آقا حضرت سیدالشهدا(ع) مهمان و دعاگوی ما باشن قدر مسلم همین طوره.

دعا بفرمایید فراوووووووووووووون.

داداش کوچیکتون بی قرار.

41893
نام: شصد و شصد و شش
شهر: جهنم
تاریخ: 8/8/2007 12:15:31 AM
کاربر مهمان
  دله تنگم نمی خواد هیچی واسه شما بگه
41892
نام: داریوش راثی
شهر: تبریز
تاریخ: 8/7/2007 10:58:43 PM
کاربر مهمان
  روز محشر وقت پرسیدن زمن رب جلی
گفت تو غرق گناهی گفتمش یا رب بلی
گفت پس آتش نمیگیرد چرا جسم و تنت
گفتمش چون حک نمودم روی قلبم یاعلی
یاعلی
<<ابتدا <قبلی 4196 4195 4194 4193 4192 4191 4190 4189 4188 4187 4186 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved