شهید آوینی

 

پژوهشی پیرامون فرقه اسماعیلیه

امام ششم شیعیان حضرت امام صادق علیه السلام فرزند پسرى داشت به نام «اسماعیل» که بزرگ ترین فرزندانش بود و در زمان حیات پدر وفات نمود و آن حضرت به مرگ اسماعیل استشهاد کرد حتى حاکم مدینه را نیز شاهدگرفت. در این باره جمعى معتقد بودند که اسماعیل نمرده بلکه غیبت کرده است! و دوباره ظهور مى‏کند و همان مهدى موعود است و استشهاد امام ششم به مرگ او یک نوع تقیه و از ترس منصور خلیفه ی عباسى بوده است. و جمعى معتقد شدند که امامت ، حق اسماعیل بود و با مرگ او به پسرش «محمد» منتقل شد. و جمعى معتقد شدند اسماعیل با اینکه در حال حیات پدر در گذشته ، امام مى‏باشد و امامت پس از اسماعیل در«محمد بن اسماعیل» و اعقاب اوست. دو فرقه اولى پس از اندک زمانى منقرض شدند ولى فرقه سوم تا کنون باقى هستند و انشعاباتى نیز پیدا کرده‏اند.

94/10/28


عقاید فرقه ی اسماعیلیه :

اسماعیلیه یا باطنیه آن قدر در اندیشه‏های اسلامی بر اساس باطنی گری دخل و تصرف کرده‏اند که می‏توان گفت اسلام را «قلب‏» کرده‏اند. به همین دلیل مسلمانان جهان حاضر نیستند آنها را جزو فرق اسلامی به شمار آورند. باطنیه، به‏رغم انحرافات زیادشان، برخلاف خوارج که از خود مکتب و نظام فکری نداشتند، از مکتب کلامی و فلسفی برخوردارند، شخصیت های فکری در میان آنها ظهور کرده و کتب قابل توجهی نیز از آنها به جا مانده است. اخیراً مستشرقین عنایت فراوانی به افکار و آثار باطنیه نشان می‏دهند.
اسماعیلیه به طور کلى فلسفه‏اى شبیه به فلسفه ستاره پرستان دارند که با عرفان هندى آمیخته است و در معارف و احکام اسلام براى هر ظاهرى ، باطنى و براى هر تنزیلى ، تأویلى قائلند. اسماعیلیه معتقدند که زمین هرگز خالى از حجت نمى‏شود و حجت خدا بر دو گونه است: ناطق و صامت . ناطق، «پیغمبر» و صامت ، «ولى و امام»است که وصى پیغمبر مى‏باشد و در هر حال حجت مظهر تمام ربوبیت است.  اساس حجت ، پیوسته روى عدد هفت مى‏چرخد به این ترتیب که یک نبى مبعوث مى‏شود که داراى نبوت (شریعت) و ولایت است و پس از وى هفت وصى داراى وصایت بوده و همگى داراى یک مقام مى‏باشند جز اینکه وصى هفتمین ، داراى نبوت نیز هست و سه مقام دارد: « نبوت و وصایت و ولایت » . باز پس از وى هفت وصى که هفتمین داراى سه مقام مى‏باشد و به همین ترتیب.
در حدود سی سال پیش که «دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیة‏» در قاهره تأسیس شد و مذاهب شیعه امامیه، زیدی، حنفی، شافعی، مالکی، حنبلی، هرکدام نماینده داشتند، اسماعیلیان خیلی کوشش کردند که نماینده بفرستند ولی از طرف سایر مسلمانان مورد قبول واقع نشد.
تاریخچه پیدایش فرقه ی اسماعیلیه:
در سال ۲۷۸ هجرى (چند سال قبل از ظهور عبید الله مهدى در آفریقا) شخصى خوزستانى ناشناس که هرگز نام و نشان خود را اظهار نمى‏کرد در حوالى کوفه پیدا شد. شخص نامبرده روزها را روزه مى‏گرفت و شب ها را به عبادت مى‏گذرانید و از دست رنج خود ارتزاق مى‏کرد و مردم را به مذهب اسماعیلیه دعوت نمود. به این وسیله مردم انبوهى را به خود گروانید و دوازده نفر به نام نقباء از میان پیروان خود انتخاب کرد و خود عزیمت شام کرده از کوفه بیرون رفت و دیگر از او خبرى نشد.
پس از مرد ناشناس، «احمد» معروف به «قرمط» در عراق به جاى وى نشست و تعلیمات باطنیه را منتشر ساخت و چنان که مورخان مى‏گویند او نماز تازه‏اى را به جاى نمازهاى پنج گانه اسلام گذاشت و غسل جنابت را لغو و خمر را اباحه کرد و مقارن این احوال، سران دیگرى از باطنیه به دعوت قیام کرده گروهى از مردم را به دور خود گردآوردند .اینان براى جان و مال کسانى که از باطنیه کنار بودند هیچ گونه احترامى قائل نبودند و از این روى در شهرهایى از عراق و بحرین و یمن و شامات نهضت راه انداخته خون مردم را مى‏ریختند و مالشان را به یغما مى‏بردند و بارها راه قافله حج را زده  ، دهها هزار نفر از حجاج را کشتند و زاد و راحله‏شان را به یغما بردند.
عبید الله مهدى در سال ۲۹۶ هجرى قمرى در آفریقا مردم را به طریق اسماعیلیه و به امامت خود دعوت کرد و سلطنت فاطمى را تأسیس نمود. پس از وى اعقابش مصر را دارالخلافه قرار داده تا هفت پشت بدون انشعاب، سلطنت و امامت اسماعیلیه را داشتند. پس از هفتمین که مستنصر بالله، سعد بن على بود، دو فرزند وى«نزار و مستعلى» سر خلافت و امامت منازعه کردند و پس از کشمکش بسیار و جنگ هاى خونین، «مستعلى» غالب شد و برادر خود«نزار» را دستگیر نموده زندانى ساخت تا مرد. در اثر این کشمکش، پیروان فاطمیان دو دسته شدند:  نزاریه و مستعلیه.
الف - نزاریه:گروندگان به«حسن صباح» مى‏باشند که وى از مقربان مستنصر بود و پس از مستنصر، به جرم طرفدارى از نزار به حکم مستعلى از مصر اخراج شد. وى به ایران آمده پس از چندى از قلعه الموت از توابع قزوین سر در آورد. قلعه الموت و چند قلعه دیگر مجاور را تسخیر کرد و به سلطنت پرداخت. در آغاز کار به نزار دعوت کرد و پس از مرگ حسن (سال ۵۱۸ هجرى قمرى) «بزرگ امید رودبارى» و پس از وى فرزندش «کیا محمد» به شیوه و آیین حسن صباح سلطنت کردند و پس از وى فرزندش «حسن على ذکره السلام» پادشاه چهارم الموتى،روش حسن صباح را که نزارى بود برگردانیده به باطنیه پیوست.  تا اینکه هلاکوخان مغول به ایران حمله کرد، وى قلاع‏ اسماعیلیه را فتح نمود و همه اسماعیلیان را از دم شمشیر گذرانید، بناى قلعه‏ها را نیز با خاک یکسان ساخت و پس از آن در سال ۱۲۵۵ هجرى، آقا خان محلاتى که از نزاریه بود در ایران بر محمد شاه قاجار شورش کرد و در قیامى که در ناحیه کرمان نمود شکست خورده به بمبئى فرار کرد و دعوت باطنى نزارى را به امامت خود منتشر ساخت و دعوتشان تا کنون باقى است و نزاریه فعلاْ «آقا خانیه» نامیده مى‏شوند. اینان نیز معتقد به امامت المستنصر بالله می باشند لیکن پس از او قائل به امامت فرزند دیگرش نزاربن معد هستند، که این فرقه نزاریه، خود به دو فرقه «مؤمنیه » و « قاسمیه » تقسیم گردید و این فرقه قاسمیه همین فرقه معروف «آقاخانیه»  است که قائل به استمرار امامت به طور حضور حتی تا همین زمان می باشند.
امامان مؤمنیه ۲۲ نفرند که آخرین آنها محمد بن حیدر (الامیر الباقر) است که در تاریخ ۱۱۷۹ هجری در اورنگ آباد هند متولد و در سال ۱۲۱۰ هجری از دنیا رفته است.  ولی در نزد فرقه ی آقاخانیه تعداد امامان بالغ بر ۳۱ نفر است که آخرین آنها کریم بن علی بن محمد، آغاخان چهارم است که در سال ۱۹۳۸ میلادی در سوئیس در شهر ژنو متولد شد.
ب- مستعلیه : پیروان«مستعلى» فاطمى بودند که امامتشان در خلفاى فاطمیان مصر باقى ماند تا در سال ۵۵۷ هجرى قمرى منقرض شدند و پس از چندى فرقه«بهره» در هند به همان مذهب ظهور کردند و تا کنون نیز مى‏باشند.
انشعابات فرقه ی اسماعیلیه در عصر حاضر:
 ۱- اسماعیلیه نزارى (نو اسماعیلیان) که پیوستگى به حسن صباح دارند و اکنون در سوریه (ناحیه مصیصه) و درحدود چند هزار نفر در عمان و در برخى نقاط ایران (درناحیه کوهستانى محلات) و شمال افغانستان باقى مانده‏اند، تقریبا همه ساکنان بدخشان (در شمال شرقى افغانستان کنونى) از نزاریان هستند تا دهه چهارم قرن اخیر (بیستم) همه مردم نواحى شرقى تاجیکستان شوروى و اهالى پامیر(که اکنون ناحیه خودمختار کوهستان بدخشان نامیده مى‏شود) نزارى بوده‏اند. پطروشفکى محقق روسى مى‏نویسد: کانون اصلى نزاریان به هندوستان منتقل شد، مهاجرت ایشان به آن سرزمین از قرن سیزدهم میلادى آغاز گشت و به ویژه از قرن شانزدهم تا نوزدهم میلادى شدت یافت، رئیس ایشان که مقام خویش را عادتاً به ارث ، صاحب مى‏شود و لقب «آقاخان‏» دارد در نزدیکى بمبئى زندگى مى‏کند آقا خان اول در سال ۱۸۳۸ میلادى از ایران (ناحیه محلات) به هندوستان مهاجرت کرد و دودمان آقاخان ها از اعقاب «کیا بزرگ امید» شمرده مى‏شود.  نزاریان ، آقاخان کنونى (کریم) را (از سال ۱۹۵۷) چهل و هشتمین امام بعد از على علیه السلام مى‏دانند.
همه‏نزاریان باید عشر درآمد خویش را به کریم آقا خان بپردازند. از ستاد او اکنون نیز داعیان و مبلغانى به اطراف اعزام مى‏شوند و وی هم اکنون در آفریقا داراى تبلیغات شدید و پر دامنه‏است. در هندوستان بیش از 250 هزار نفر نزارى زندگى مى‏کنند این گروه هم اکنون قریب یک میلیون نفرند که در ایران و آسیاى وسطى و آفریقا پراکنده‏اند.
۲- اسماعیلیان معتدلى که به «مستعلوى‏» بستگى دارند هم اکنون در یمن و هندوستان زندگى مى‏کنند در هندوستان (گجرات) بیش از ۱۵۰ هزار نفر از مستعلیه اقامت دارند. ایشان را در آنجا «بهارا» یا «بهره‏» یعنى بازرگانان مى‏نامند و سلطان فعلى این فرقه مولانا سیف الدین است ، و این گروه نزدیک به ۵۰ هزار نفرهستند که در جزیرة العرب و سواحل خلیج فارس و درحماة و لاذقیه از سوریه به سر مى‏برند. البته این اصطلاح فقط منحصر به مسلمانان نیست چنان‏که سرشمارى سال ۱۹۰۱ م نشان داد که ۶۶۵۳ از هندوان و ۲۵ نفر از چینى‏ها خود را جزو فرقه بهره نامیده‏اند. تعداد بهره‏هاى مسلمان در سال ۱۹۰۱م، ۱۴۶۲۵۵ نفر بودند که از آنها ۱۱۸۳۰۸ نفر در بمبئى سکونت داشتند. بهره‏ها به دو گروه عمده تقسیم مى‏شوند که گروه مهم آن متعلق به طبقه تاجر شیعى است، و گروه دیگر که بیشتر از روستائیان و کشاورزان تشکیل مى‏شوند جزو سنیان مى‏باشند. بعضى از بهره‏های سنى راندیر «گجرا» با برمه در تجارت هستند وجزو ثروتمندان به شمار مى‏روند. برخى از خاندان هاى اسماعیلى بهره ادعا مى‏کنند که از نسل پناهندگان عربستان به مصر مى‏باشند.
البته اجداد و نیاکان اکثر بهره‏هاى هند توسط مبلغان و داعیان اسماعیلى به این فرقه گرویده‏اند، یکى از این داعیان معروف که توسط فرقه ی مستعلى به هند فرستاده شد عبدالله نام داشت، گفته شده که او در سال ۴۰۰ /۱۰۶۷ در کامباى (غرب هند) اقامت گزید و فعالانه به تبلیغ پرداخت. این داستان درکتاب کوچکى به نام‏«الترجمة الظاهرة لفرقة البهرة الباهرة‏» ثبت گردیده است و نسخه‏اى از آن در کتابخانه شعبه بمبئى انجمن سلطنتى آسیا مى‏باشد وبه انگلیسى نیز ترجمه شده است. رهبر این فرقه تا سال ۹۴۶/۱۵۳۹ در یمن اقامت داشت و بهره‏ها به زیارت او مى‏رفتند و عشر مى‏پرداختند و در تصمیمات خود با او مشورت مى‏کردند مع الوصف «یوسف بن سلیمان‏» در سال ۹۴۶ ه. ق به هند مهاجرت کرد و در سیذپور(دولت‏بمبئى) اقامت گزید. حدود پنجاه سال بعد، پس ازمرگ داعى «داود بن عجب شاه‏» در سال ۹۹۶/۱۵۸۸ در این فرقه انشقاقى رخ نمود; بهره‏هاى گجرات که در واقع قسمت اعظم آنها را تشکیل مى‏دادند، داود بن قطب شاه را جانشین او انتخاب کرده و نص انتخاب وى را به هم مسلکان خود در یمن فرستادند ولى بعدها قسمت محدودى از افراد این فرقه از شخصى به نام سلیمان که ادعا مى‏کرد جانشین واقعى داودبن عجب شاه است ، حمایت کردند.این سند هنوز در اختیار دعوت سلیمانى قراردارد ولى صحت و سقم آن هرگز ارزیابى علمى و قانونى نشده است. به بهره های هند خوجه نیز می گویند. هر دو شاخه ی اسماعیلیه (نزارى، مستعلوى) امروزى بر خلاف نیاکانشان مبدل به فرقه‏هاى مسالمت جویى شده‏اند و هیچ‏ وجه مشترک و رابطه‏اى با نهضت هاى دموکراتیک و ضد استعمارى کنونى ندارند. محمد شاه آقا خان چهل و هفتمین نزارى که اخیراْ درگذشته، در انگلستان تحصیل کرده بود وى خدمات بزرگى به حکومت و مقامات انگلیسى در هندوستان کرد و از طرف دولت انگلستان به لقب سر ملقب گشت. « براون» میان این دو فرقه فرقى نمى‏بیند و معتقد است که هر یک از دو فرقه یکى از فرزندان المستنصر، آخرین خلفاى فاطمى مصر است و بهره‏ها پیرو مستعلى و آقاخانی ها که به نزاریه نیز شناخته‏اند پیرو نزاریه فرزند بزرگتر مستنصر مى‏باشند.
به این دو فرقه «فرقه‏دیگرى اضافه مى‏شود که دروزی ها هستند. دروزی ها فرقه مستقلى از اسماعیلیان معاصر مى‏باشند و عقیده دارند که: «روح آدم به على بن ابى طالب واز على به نیاکان الحاکم بامر الله خلیفه فاطمى انتقال یافته است همچنین از یکى به دیگرى منتقل شده است، طایفه ی دروزیه که در جبال دروز شامات ساکنند در آغاز کار،پیروان خلفاى فاطمیان مصر بودند تا در ایام خلیفه ششم فاطمى به دعوت «نشتگین دروزى» به باطنیه ملحق شدند. دروزیه در«الحاکم بالله» که به اعتقاد دیگران کشته شده، متوقف گشته مى‏گویند وى غیبت کرده و به آسمان بالا رفته! و دوباره به میان مردم خواهد برگشت!
گسترش فرقه ی اسماعیلیه در قرن اخیر:
نوسازی و گسترش فرقه اسماعیلیه در قرن اخیر همزمان با شکل گیری فرقه‌های استعماری «بهاییت» و «بابیت» در ایران بوده است. نزدیکی شعارها و آموزهای بهاییت و فرقه اسماعیلیه، مدرن و کاملاً حساب شده و تحت یک مدیریت پشت پرده می‌باشد.
فرقه آقاخان، خود را از اعقاب و پیروان اسماعیلیان می‌داند همان طور که گفته شد «فاطمیان» ، اعقاب جریان اسماعلیه، قریب به سه قرن در مصر و منطقه خاورمیانه و مناطق نزدیک به دریای مدیترانه حکومت کردند. پس از اضمحلال و فروپاشی دولت فاطمی، مرکز سیاسی و جغرافیایی اسماعیلیه از مصر به کرانه‌های ایران و سوریه انتقال یافت. در این میان سران فرقه جهت کسب قدرت سیاسی، اقدام به ترورهای گسترده ای در سطح سران حکومتی از جمله « خواجه نظام الملک طوسی» نمودند که داستان ساخت قلعه الموت و پناه گرفتن حسن صباح و فداییان وی در آن، در تاریخ ثبت شده است. اسماعیلیه در قرن های اخیر، دیگر آن گروه سرکش که در کوه ها و غارها سنگر می‌گرفتند و با ترورهای مخفیانه خویش ، رعب بر دل مخالفان می‌افکندند، نیستند بلکه دستور کار خود را بر مبنای «انطباق با محیط و تغییرات تاریخی» نهاده اند. آقا خان سوم یعنی«سلطان محمدشاه» که ۷۲ سال رهبری فرقه اسماعلیه را برعهده داشت، مشهورترین شخصیت این فرقه به شمار می‌رود. او پایه گذار نهادها و موسسات اقتصادی و فرهنگی در شبه قاره هند، و بنیان شبکه توسعه آقاخان بود. « سلطان محمد شاه»، از سال ۱۹۳۷تا ۱۹۳۹ رئیس جامعه ی ملل گردید. جامعه ملل، شکل اولیه سازمان ملل فعلی بود که توسط قدرتهای بزرگ و فاتح جنگ جهانی اول تاسیس شد ولی با شروع جنگ جهانی دوم و حمله ارتش رایش به لهستان و شوروی، جامعه ملل از هم فروپاشید. در این میان، سنت حضور در مجامع بین المللی در فرقه اسماعلیان ادامه یافت و فرزند ارشد سلطان محمدشاه، یعنی علی خان بعدها به عنوان سفیر پاکستان در سازمان ملل برگزیده شد. شایان ذکر است رهبر فعلی فرقه اسماعیله، « کریم آقاخان» می باشد که به عنوان چهل و نهمین امام موروثی اسماعیلیه است . او يکی از ثروتمندترين انسان های روی زمين است؛ درآمد وی ۱۵۰ ميليون دلار در سال تخمين زده می شود. وی دوران کودکی خود را در نایروبی، پایتخت کنیا، سپری و سپس برای تحصیل مدت  ۹ سال را در مدرسه‌ی له روزی سوییس گذرانید. و در سال ۱۹۵۹ از دانشگاه هاروارد به دریافت مدرک ممتاز لیسانس در رشته‌ی تاریخ اسلام نایل گردید. برادر آقاخان، امين، در سال ۱۹۶۵ پس از فارغ التحصيلی از هاروارد به مقر سازمان ملل، در بخش امور اقتصادی و اجتماعی پيوست. از سال ۱۹۶۸، امين به امور مديريت و توسعه‌ی اساسی مؤسسات امامت پرداخته است. بزرگ‌ترين فرزند وي، زهرا، در سال ۱۹۹۴ از دانشگاه هاروارد با درجه‌ی ليسانس در مطالعات توسعه فارغ التحصيل شده است و اکنون رييس بخش رفاه اجتماعی در مقر آقاخان در فرانسه است. پسر ارشدش، رحيم، که از دانشگاه براون (آمريکا) در سال ۱۹۹۵ فارغ التحصيل شده است، مسئوليت‌هايی در زمينه‌ی مؤسسات توسعه‌ی اقتصادی امامت دارد. پسر دومش ، حسين که از کالج ويليامز (امريکا) در سال ۱۹۹۷ فارغ التحصيل شده است به فعاليت‌های فرهنگی در شبکه‌ی توسعه‌ی آقاخان می‌پردازد.
وی نشان‌ها و جوايزی از سازمان‌های حرفه‌ای مختلف به خاطر کار در زمينه‌ی معماری و حفظ بناهای تاريخی دريافت کرده است. در سال ۱۹۵۷ عنوان حضرت ‌والا از سوی ملکه‌ی انگلیس و عنوان والاحضرت از سوی شاه ايران در سال ۱۹۵۹ به وی اعطا شد.
از دیدگاه آقاخان، اسلام مکتبی مبتنی برتعقل و ایمان قلبی است، مکتبی که شالوده‌ی آن گذشت، تساهل و ارج نهادن به مقام والای انسان یعنی اشرفِ مخلوقاتِ خداوند است .آقاخان که در یک ميزگردِ بحث با روزنامه‌نگاران سخن می‌گفت، نظر خود را درباره‌ی شکاف بزرگ فهمی که از اسلام در جامعه‌های صنعتی وجود دارد، بيان کرد و توضيح داد که چگونه به رسميت شناختن و ترويج کثرت‌گرايی می‌تواند در حل بعضی از چالش آفرين‌ترين مشکلات جهان اسلام نقش ايفا کند. آقاخان گفت: «شناخت از تمدن‌های مختلف جهان اسلام، شناخت از کثرت‌گرايی اين جهان، شناخت از تنوع تفسيرها در اسلام؛ شناخت از زبان‌های اسلام و پراکندگی جمعيتی آن واقعاً بسيار بسيار سطحی است و فکر می‌کنم که اين نقشی مهم در اين سوء تفاهم دارد.» وي در ادامه گفت که اگر مفهوم کثرت‌گرايی به عنوان يک واقعيت بشريت پذيرفته نشود، بيم‌ دارد که جهان کماکان با مشکلاتی رو به رو خواهد بود که قابل حل هستند و حتی می ‌تواند قبل از وقوع آن‌ ها را پیش‌بينی کرد تا از درگيری پرهيز شود.
امروز، جماعت اسماعیلیه در بیست و پنج کشور جهان، خصوصاً اروپا، آسیای مرکزی، خاور میانه و همچنین آمریکای شمالی زندگی می‌کنند. طی چهار دهه‌ی اخیر، یعنی از زمانی که آقاخانِ فعلی به امامت رسیده، تغییرات سیاسی و اقتصادی عظیمی در بسیاری از این مناطق رخ داده و وي توانسته است سیستمِ پیچیده‌ی مدیریتِ جامعه‌ی اسماعیلیه را منطبق با اوضاع و شرایط روز به مرحله‌ی اجرا درآورد.
در سال ۲۰۰۴ کنفرانسی تحت عنوان «بررسی راهکارهای توسعه در کشورهای جهان سوم» در شهر لندن و از طرف دانشگاه آقاخان برگزار گردید. از آنجا که «شبکه توسعه آقا خان» فعالیت‌های گسترده ای را در سطح بین الملل در حال اجرا دارد، اقدام به تبیین بخشی از سوابق سیاسی و فرهنگی سران این فرقه، میزان نفوذ و تاثیرگذاری آنان در سازمانهای بین المللی، معرفی گروه رسانه ای آقاخان، منابع مالی و معاملات تجاری شاخه ی اقتصادی این فرقه با شرکت های چند ملیتی می‌نماید. در حال حاضر یک شرکت زنجیره ای بین المللی به نام «صندوق توسعه اقتصادی آقاخان» به عنوان محور اقتصادی این فرقه مشغول سرمایه گذاری و اجرای طرح‌های اقتصادی دراکثر نقاط جهان می‌باشد. کارمندان این شرکت در حال حاضر ۱۸ هزار نفر و سرمایه آن بیش از یک و نیم میلیارد دلار تخمین زده می‌شود. گفته می‌شود که این شبکه همچنین، گروه رسانه ای گسترده ای را تحت کنترل دارد که در ذیل به شاخه هایی از فعالیت های آن اشاره می‌شود: گروه رسانه‌های نیشن Nation شامل سه روزنامه و دو هفته نامه و یک شبکه تلویزیونی وهمچنین یک شبکه رادیویی که در آفریقای شرقی و منطقه مدیترانه.اهداف ذکر شده برای شبکه فرهنگی - رسانه ای آقاخان به گفته گردانندگان آن مواردی از قبیل : تقویت جامعه مدنی، توسعه روستایی و آموزش زنان و دختران با تاسیس دانشگاهها و آکادمی‌های مختلف در سراسر جهان و... می‌باشد. از دیگر اهداف شبکه آقاخان، شناسایی و جذب استعدادهای درخشان کشورهای مسلمان و ارائه بورس به نخبگان آنان است تا به گفته مقامات این فرقه، در آینده بتوانند فرهنگ کشورهای مسلمان را منطبق با تمدن غرب و گفتمان مدرن شکل دهند. بخش فرهنگی شبکه آقاخان نیز اخیراً مسئولیت بازسازی آثار تاریخی افغانستان و تاجیکستان را جهت نفوذ در افکار عمومی و نخبگان فرهنگی این دو کشور، تدارک دیده است.
 این فرقه همچنین همکاری و سرمایه گذاری گسترده ای با «بنیاد راکفلر»، «بنیاد فورد»، «دانشگاه هاروارد» و شرکت «مایکروسافت» آمریکا، «وزارت تعاون و توسعه اقتصادی» آلمان، «آلکاتل» و «بوئینگ»، «بنیاد شل» انگلیس، «صندوق توسعه اجتماعی» جاپان، «بانک اسکوشیای» کانادا، «سازمان تعاون کلیساهای » هلند، «کانتون» سوئیس، همکاری و روابط نزدیک با دولت‌های ایالتی «گجرات و راجستان و ماهاراشترا، دهلی» هند، «جمعیت تنظیم خانواده» پاکستان، «سازمان باستان شناسی» سوریه و قزاقستان، «حکومت ولایت خودمختار کوهستان بدخشان تاجیکستان» و همکاری مستقیم با دولت «افغانستان وتانزانیا و سوریه و فیلیپین» را عملی نموده است.
از سوی دیگر، فرقه آقاخان، با انتشار کتابچه ای تحت عنوان «شبکه توسعه آقاخان» اقدام به تشریح تاریخچه و اهداف اقتصادی - فرهنگی و اجتماعی خود در میان بیش از پنجاه کشور و در قالب صدها شرکت و موسسه اقتصادی و فرهنگی نموده است که در بخشی از آن چنین آ مده است : «شبکه توسعه آقاخان، متشکل از گروهی از سازمانهای غیرمذهبی، بین المللی و خصوصی است که در جهت بهبود فرصت‌ها و ارتقای شرایط زندگی مردم در مناطق در حال توسعه جهان، تلاش می‌کند که در این راستا سالانه حدود ۲۳۰ میلیون دلار است . فعالیت‌های غیرانتفاعی را در دستور کار خود قرار داده است.
مرکز اسماعيليه‌ی دوبی، پس از اتمام، از حيث مقياس و جايگاه با ساير مراکز مهم اسماعيليه در لندن، ونکوور و ليسبون و مرکز در دست احداث دوشنبه و همچنين مرکزی که در مراحل پيشرفته‌ی طراحی در تورنتو قرار داد، قابل مقايسه خواهد بود. مراسم سنگ‌بنای اين مرکز در حضور شيخ احمد بن سعيد المکتوم، نايب رييس شورای اجرايی دوبی و رييس بخش هوايی شهری به نيابت از سوی شيخ محمد بن راشد المکتوم، وليعهد دوبی، انجام شد. اين مرکز، که طرحی با هزينه‌ای درحدود ۱۸ ميليون دلار است، قرار است در زمينی به مساحت ۱۳۲۰۰ متر مربع ساخته شود که هديه‌ی وليعهد است.
ملاحظه : این تحقیق ۱۰ سال پیش از منابع شیعی و منابع فرقه ی اسماعیلیه انجام شده است. لذا اعداد و ارقام و آمار مربوط به سال های گذشته است .

منبع: سایت شهید آوینی

 

Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved
logo