شهید آوینی

صداوسیما در بیداری اسلامی کوتاهی می‌کند/ اگر مشابه دادگاه‌های اول انقلاب ایران در مصر تشکیل می‌شد...

موضوعی که در ذیل این سلسله بحث به نظر رسید که در دهه حضرت امام در حوزه بیداری اسلامي بايد مطرح کنیم، بحث کشور مصر و انتخابات ریاست جمهوری و به عنوان آینده کشور مصر است. شاید این مثلث، مصر، تونس و یمن، سه کشور کلیدی در تحولات اخیر  بیداری اسلامی باشند، با همه اهمیتی که کشور یمن دارد و جایگاه راهبردی که در منطقه دارد و نقش مستقیمی که یمن در آینده عربستان می تواند داشته باشد، اما باید توجه داشته باشیم که مصر در منظومه کشورهای در حال انقلاب و در حال تحول جايگاه ويژه اي دارد.
 
 

تشابهات فرهنگي ايران و مصر قابل توجه است

اولاً خواستگاه و جایگاه تاریخی کشور مصر و پیشینه تمدنی کشور مصر است. ایران و مصر از نظر تمدتی و فرهنگی، دو کشور دارای تمدن عمیق هستند كه نقاط تشابه فکری و فرهنگی زیادي دارند. از نظر محبت اهل بیت(ع) نيز، در بین خود مصری ها معروف است كه می گویند: «الشعب المصری سنی المذهب، شیعی الهوا»؛ مردم سنی درست است که سنی هستند اما اگر به قلب و دلشان مراجعه کنید، می بینید که شیعه هستند و محبت اهل بیت(ع) آنجا بسیار به وفور دیده می‌شود. مرقدهایی منتسب به اهل بیت(ع) آنجا وجود دارد. مرقد حضرت زينب(س) كه در تاریخ روایت است که آیا حضرت در سوریه هستند یا در مصر؟ از نظر تاریخی خیلی از دانشمندان و علمای سیره اهل بیت(ع) بر این باورند که ايشان اساساً در مصر دفن هستند. مرقدي منتسب به حضرت رقیه آنجا است، مرقد راس الحسین(ع) آنجا است اگرچه نقل های معتبرتر تاریخی، معتقدند که راس های حضرت امام حسین(ع) برگردانده شده با کاروان اسرا، در کربلا کنار قبر امام حسین(ع) دفن است. با اين حال آنها به مرقد راس الحسینی که آنجا است، احترام می گذارند.

مرقد حضرت نفیسه(س) است که در تاریخ اهل(ع) بیت شخصیتی مثل حضرت معصومه(س) است در مصر قرار دارد و بسیار مردم قبول دارند. توسلی که مردم مصر به اهل بیت(ع) می کنند، بسیار دیدنی و شنیدنی است و خیلی شبیه به فرهنگ ما است.

از نظر اخلاقی و رفتاری نيز مصر به کشور ما خیلی نزدیک است. اگر به حج مشرف شده باشید و بخواهیم ارتباط برقرار کنیم، کشوری که خیلی راحت تر بتوانیم با آنها ارتباط برقرار کنیم، مردم کشور مصر هستند. به تعبیر مقام معظم رهبری اولین کشوری که غرب زدگی در آنجا ایجاد شد و تقابل با تمدن غرب انجام داد و ایستادگی تمدنی به خرج داد، همان کشور مصر بود.

جریان شناسی ما در مسائل بین الملل بسیار ضعیف است

جنبش های اسلامی معاصر، اندیشمندانی مثل حسن بنا، سید قطب که پدر جنبش های اسلامی و نظریه پرداز حاکمیت دینی در کشورهای عربی به شمار می رود، و همان اصطلاح اسلام آمریکایی که در ادبیات امام خمینی(ره) بسیار پرکاربرد و روشن بود. سید قطب قبل از اسلام آمریکایی بود، اسلام ناب محمدی(ص) را امام خمینی(ره) آوردند برای نشان دادن تقابل آن اسلام ساختگی، اما به هر حال سید قطب در مصر نسبت به گرایش یک وجود انحرافی در اسلام روشنگری کرد به نام اسلام آمریکایی.


به هر حال با کشوری مواجه هستیم که سابقه فرهنگی و تمدنی دیرینه دارد، سابقه اسلام گرایی در آن دیده می‌شود و این همه تشابه فرهنگی با ما دارند. به طور طبیعی توجه ما در این مسئله باید زیاد باشد، ما یک نقطه ضعفی نسبت به مسائل فکری و فرهنگی داریم و آن اين است كه جریان شناسی ما در مسائل بین الملل بسیار ضعیف است. بنده با همین سواد اندک خودم یک جزوه ای به نام جریان شناسی سلفیت نوشتم به نام منتقدان جدید سلفی گری، یکی از دوستان امروز برای من پيامك زد و گفت: این جزوه شما را در دانشگاه به عنوان جزوه کارشناسی ارشد، متن درسی معرفی کردند. این فضل من نیست بلکه فقر جریان شناسی فرهنگ بین الملل است که یک فرد بی سواد وقتی جزوه می نویسد، این گونه توجه می‌شود.

ما باید این خلاء را پر کنیم که جریان فکری و سیاسی را در کشورهای مذهبی جهان به ویژه در مصر که یک جایگاه کلیدی دارد بشناسيم. به ویژه در برخی از انقلاب های بیداری اسلامی، این جریان شناسی بسیار کمک می کند که شما تحولات سیاسی را متوجه شوید، شما تا ندانید دو سه حزب سلفی که بعد از انقلاب مصر شکل گرفت، حزب النور، الاصاله، الضعیفه، و سایر حزب های ریز و درشت که جایگاه سلفی دارند و عربستان به آنها کمک می‌کند، چه طور به میدان آمدند و چه نقشی را ایفا کردند، در تک تک تحولات مصر، در به هم خوردن رابطه مصر و عربستان چه نقشی ایفا کردند، در فتنه که الان علیه شیعیان مصر و بحث حسینیه ها ايجاد شده اینها چه نقشی ایفا می کنند، به طور طبیعی تحولات سیاسی مصر مثل انتخابات ریاست جمهوری را شاید زیاد متوجه نشویم. لذا توجه به بحث جریان شناسی یک حقیقت و فضیلت فراموش شده است لذا باید این داستان را احیا کنیم.

انتخابات ریاست جمهوری مصر نقطه عطف بيداري اسلامي است

اما بحث انتخابات ریاست جمهوری؛ بعد از گذشت يك سال و چند ماه از شروع بیداری اسلامی در کشورهای عربی، شاید این انتخابات در کشور مصر، یکی از نقطه عطف ها و تعیین کننده آینده بیداری اسلامی است. چالش اساسی که در کشور مصر وجود دارد و بارها به زبان انقلابیون مصر آمده بود، این است که ضد انقلابی ها بیایند فضا را دست بگیرند.

من صريحاً به جوانان مصر گفتم: اگر شما  دادگاه های انقلاب را بعد پیروزی بر حسنی مبارک، آن چنان که ما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تشکیل دادیم، تشکیل می‌دادید، امروز کار به جایی نمي‌کشید که شخص دوم نظام به نام عمر سلیمان يا آقای احمد شفیق آخرین نخست وزیر حسنی مبارک بود بيايند و با رئیس حزب عدالت و آزادی مبارزه کنند.

شما فضای انقلاب ما، سال 57 را به یاد بیاورید، بختیار سقوط کرد اما بعد از یک سال و اندی، کاندیدای ریاست جمهوری شود. باقی دغدغه های آنها این است که باقی مانده های  نظام حسنی مبارک به راس کار نیایند و انقلاب را سرقت نکنند. محورهایی که عرض میکنم، بیشتر بیان بعضی از حوادث و اتفاقاتی است که در جریان های اخیر رخ داده تا یک مقدار فضای مصر را با نگاه انتخابات بیشتر برای ما شفاف شود.

دغدغه جوانان مصري حاكميت ديني است

بنده یک ماه و نیم پیش كه توفیق داشتم و عمره بودم، سعی می‌کردم با خیلی از جوان های مصری ارتباط داشته باشم که بفهمم نگاه جوان های مصری بیشتر به کدام سمت می‌رود. شاید جامعه آماری من خیلی مطلوب نبود اما حدود 40 الی 50 نفر از نفر از نخبگان مصري كه تحصیلات دانشگاهی داشتند، تعدادی گرایش هایی به اخوان و سلفیت داشتند و محدوده سنی حدوداً از 22 سال تا سي و چند سال بود، حدود 80 و 90 درصدشان، دغدغه شان این بود که حاکمیت مصر، حاکمیت دینی باشد. سابقه حاکمیت در کشورهای عربی حاکمیت سکولار بوده، نه تنها حاکمیت اسلامی به کنار رانده شده بود، اسلام گراها اجازه حضور در عرصه سیاسی را نداشتند حتی مردم از شعائر مذهبی  و فکری منع می‌شدند و یا فضای عمومی جامعه به شکلی بود که اینها نتوانند راحت شعائر دینی خود را انجام بدهند. طبیعی است که در اين شرايط در کشورهای عربی عطش بازگشت به اسلام وجود داشته باشد، من این را آنجا می‌دیدم.

خیلی از متدینان، آن موقع به حازم ابواسماعیل می خواستند رای بدهند، حازم ابواسماعیل شیخ سلفی بود که احزاب سلفی از ایشان حمایت می کردند. بعد از انقلاب، سرمایه گذاری عربستان در مصر میلیادری بود. اینها قبل از انقلاب ضد انقلاب بودند و از مبارك دفاع می کردند اما بعد از انقلاب، از انقلابی ها، انقلابی تر شدند.

مصري ها انتقاداتي به اخوان المسلمين دارند

از آنطرف جوانان انقلابی مصر انتقاداتی را به اخوان المسلمین وارد می‌کنند كه ناشي از وجود دو جریان انقلابی و محافظه‌کار در اخوان المسلمین مصر است. در اخوان گروه وحدت‌گرا به همراهی کسانی چون محمدمهدی عاکف و هبلاوی نگاه انقلابی دارند اما گروهی که الان در اخوان بر سر کار است و از قضا در جریان انقلاب مصر در این جریان ریاست داشت، محافظه کار است و به سمت عربستان تمایل دارد لذا آنها در دوران انقلاب حضور پررنگی پیدا نکردند.
آنها چند مورد از جمله تعامل با شورای نظامی و همپیمانی با سلفی‌ها و عربستان و رابطه با آمریکا را از جمله مهمترین انتقادات مصری‌ها به اخوان مي دانند.

اما رفتن محمد مرسی و احمد شفیق به دور دوم انتخابات ریاست جمهوری مصر و علت اقبال به آخرین نخست وزیر مبارک جاي بررسي دارد. برخی معتقدند این یک تقلب تستی بود که بازتاب‌ها را بررسی کنند و در صورت عدم ایجاد بازتاب مناسب رژیم خود را احیا کند. از یک طرف علت این اقبال می‌تواند احترام بسیاری است که مردم به ارتش مصر می‌گذارند و خطاهای آنان را نیز می‌بخشند و یا فضای ناامنی و مشکلات اقتصادی است که آنان را با توجه به وعده‌های شفیق به سمت او کشانده است.

رای مسیحیان مصر که 10 درصد هستند و آمریکا روی آنان سرمایه‌گذاری کرده و آنان را مظلوم نشان داده است و آنان را از اسلامگراها ترسانده‌اند یکی از دلایل اقبال به شفیق است. زمزمه‌هایي هم شنيده مي شود كه جوانان انقلابی خواهان تحریم انتخابات آتی به دلیل انتقاد‌ها علیه اخوان و همچنین علیه باقیماندگان مبارک هستند. البته برخی می‌گویند علیرغم اختلافات و انتقادات از اخوان المسلمین باید به آنان رای داد.


 

معاونت برون مرزي سيما خوب كار نكرد

شبكه العالم بیشتر از محمد مرسی حمایت کرد و این مورد انتقاد مردم مصر بود به گونه‌ای که می‌گفتند حداقل سعی کنید فضای معتدلی نشان دهید. در عرصه داخلی نیز رسانه ملی به این مسئله توجهی نکرده است همانگونه که درباره سوریه و اقدامات علیه حاکمیت و مردم این کشور رخ می‌دهد کم‌کاری کرده است.

خیراً هم فتنه حسینیه‌ها را علیه شیعیان مصر راه انداخته اند كه این قضیه با سفر علامه کورانی شروع شد. این سفر او به دعوت شیعیان این کشور هم نبود بلکه آنها تنها در حسینیه‌های خانگی‌شان از او استقبال کردند. با رفتن علامه کورانی از مصر بهانه‌ای به دست سلفی‌هایي كه مخالف بازگشت روابط ایران و مصر هستند افتاد و حتی در سایت‌هایشان نام و آدرس برخی شیعیان را نوشتند و تلاش کردند آنها را مورد حمله قرار بدهند که در چند مورد نیز این اتفاق افتاد.

البته احمد الطیب شیخ الازهر از شیعیان حمايت كرد و در این قضیه در نقشه شیعیان حرکت کرد و با کمک محمد حسان از رهبران سلفی مورد حمایت عربستان بیانیه‌ای صادر کرد. در حوزه علمیه قم هم اتفاق خوبی رخ داد و نامه آیت‌الله مقتدایی از طریق آقای امانی نماینده ایران به شیخ الازهر ارسال شد که به دلیل پشتوانه‌های مالی سلفی‌ها تاثیر زیادی نداشت و این نشان می‌دهد که ما باید بیش از این کار کنیم.

 

 

منبع : رجا نیوز

Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved
logo