كاخنشينان و كوخنشينان
ما بايد كوشش كنيم كه اخلاق كاخنشينى را از اين ملت بزداييم .
اكثر اين خويهاى فاسد از طبقه مرفه به مردم ديگر صادر شده است .
طبع كاخنشينى منافات دارد با تربيت صحيح ، منافات دارد با اختراع وتصنيف و
تاليف و زحمت .
ما وقتى كه در مذهب خودمان ملاحظه مىكنيم كه فقه ما آن طور غنى است ،
وفلسفه ما آن طور غنى است ، مىبينيم اشخاصى كه اين فقه را به اين غنارساندند ،
و آن اشخاصى كه اين فلسفه را به اين غنا رساندند كاخنشناننبودند ، كوخنشينان
بودند .
تزلزلى كه در بين كاخنشينها هست در بين كوخنشينها نيست ؛ آرامشى كه
اينطبقه محروم دارند ، آن طبقهاى كه به خيال خودشان در آن بالاها هستند
ندارند .
ما در طول مشروطيت از اين كاخنشينها خيلى صدمه خورديم . مجلسهاى ما
مملواز كاخنشين بود ، و در بينشان معدودى بودند كه كوخنشينها بودند ؛ و
همينمعدودى از كوخنشينها بودند كه خيلى از انحرافات جلوگيرى مىكردند .
ما - بحمد الله - امروز همه دست اندر كارهايمان كاخنشين نيستند ، دولتما يك
دولت كاخنشين نيست . آن روزى كه دولت ما توجه به كاخ پيدا كرد ،آن روز است كه
بايد ما فاتحه دولت و ملت را بخوانيم .
آن روزى كه رئيس جمهور ما - خداى نخواسته - از آن خوى كوخنشين بيرونبرود
و به كاخنشينى توجه بكند ، آن روز است كه انحطاط براى او و براىكسانى كه با او
تماس دارند پيدا مىشود .
كاش كاخنشينان حال دردمندان ما را مشاهده مىكردند ، تا به جنايات دولتجبار
آمريكا دامن نزنند !
شما طبقه جوان برومند زاغهنشين ، بر آن اشخاص كاخنشين شرافت داريد ، وشما
هستيد كه اسلام را حفظ كرديد .
يك موى سر اين كوخنشينان و شهيد دادگان به همه كاخها و كاخنشينانجهان
شرف و برترى دارد .
اين پايين شهريها و اين پابرهنهها- به اصطلاح شما ! - اينها ولى نعمت ماهاهستند .
اگر همراهى اين تودههاى محروم نبود ، حكومت نمىتوانست برقرار باشد .
اگر نبود / اين / همت اين محرومان و همت اين روستاييان و همت اين
جنوبشهريها ، اگر نبود اين ، نه رژيم سابق ظلمش از بين رفته بود و نه ما درمقابل
مشكلات مىتوانستيم مقاومت كنيم .
آنهايى تا آخر خط با ما هستند كه درد فقر و محروميت و استضعاف را
چشيدهباشند .