شهید آوینی

مذاکره یا سرشکستگی!

به گفته مقام معظم رهبری آخر همه این دلایل به مسلمان بودن جامعه ایران در تمام ابعاد زندگی فردی و اجتماعی برمی گردد. اگر اسلام را در لوای آمریکا پذیرفته باشیم، آنوقت همان مسلمان ذلیل آمریکایی خواهیم بود که یا مورد تعرض نژاد پرستان واقع می شودیا باید هجمه تبلیغاتی اسلام هراسی را تحمل کند و اعتراضی نداشته باشد.(ارجاع به گفته های حضرت امام در مورد اسلام آمریکایی و اسلام ناب محمدی)

نویسنده: سید عبدالرسول علم الهدی

روابط ایران و آمریکا

 

فشار تحریم های اقتصادی آمریکا از یک سو و تهدیدات نظامی صهیونیست ها از سوی دیگر متاسفانه سبب مطرح شدن برخی از سوالات پاسخ داده شده در مورد انجام مذاکره با آمریکا در جامعه از سوی برخی نخبگان شده است. در این مورد به نظر حضرت امام ارجاع داده شده که نظر ایشان در جای جای صحیفه نور قابل دست یابی است. در اینجا به اولین نظر ایشان که 11آذر 1357 در نوفل شاتو اظهار شده و به نسبت نظرات ایشان بعد از انقلاب اسلامی (شاید گفته شود که) ملایم تر است ارجاع می شود:

مصاحبه [با تلويزيون سراسرى ايتاليا درباره سرانجام اوضاع ايران‏] : روابط آينده ايران با امريكا چگونه خواهد بود؟ آيا دولت پرزيدنت كارتر، اثر نهضت اخير را در ايران درك كرده است؟ آيا فكر مى‏كنيد كه روابط ايران و امريكا بايد تغيير كند و در چه جهت؟

- روابط ما با امريكا و همچنان با ساير كشورهاى جهان بر اساس احترام متقابل خواهد بود. ما براى امريكا حق تعيين سرنوشت خود را قائل نخواهيم بود. آنچه تا به حال دولتهاى گذشته در امريكا و اكنون دولت آقاى كارتر انجام داد و مى‏دهد، نشان مى‏دهد كه هنوز به تمام وسايل متوسل مى‏شوند كه اين سلطنت را براى تأمين منافع خودشان حفظ كنند، و لذا هنوز حالت خصمانه نسبت به نهضت اسلامى كنونى دارند. تا وضع به اين منوال است نظر ما نيز نسبت به سياست امريكا نظرى منفى است. و البته ما حساب ملت امريكا را با دولت امريكا جدا كرده و مى‏كنيم و از ملت امريكا مى‏خواهيم كه از نهضت اسلامى ايران پشتيبانى كنند. روابط فعلى ايران و امريكا روابط ارباب و نوكرى است كه قطعاً بايد به يك رابطه سالم تغيير پيدا كند.(صحیفه امام، ج5ص157)

حال آیا نگاه آمریکا نسبت به اسلام خواهی ملت ایران تغییر کرده؟ آیا آمریکا در طی تمام سالهای بعد از انقلاب اسلامی از تمام وسایل و نقشه های ممکن برای تخریب علیه این نظام استفاده نکرده است؟ آیا آمریکا از موضع بالادست به ایران نگاه نمی کند؟ آیا ملت آمریکا در یک سال اخیر، علیه سیاست های جنگ طلبانه آمریکا اعتراض نکرده اند؟

در مورد فرآیند مذاکره با آمریکا به نتایج آن باید توجه کرد، هرچند نفس انجام مذاکره یعنی عقب نشینی ایران از مواضع عزت طلبانه خویش، اما قاعدتا مذاکره با آمریکا به معامله می انجامد و الا فایده دیگری برآن بار نمی شود، حال جای این سوال است که در این معامله به چه می رسیم و چه از دست می دهیم؟ در سیاستگذاری برای سنجش اقدامات، گفته می شود، هزینه- فایده اینکار چقدر است؟ اگر آمریکا با قدرت رسانه ای خود، افکار عمومی را مجاب کرد که در مذاکرات با ایران به ایده های صلح طلبانه اش دست نیافت و تنها راه پیش رو، حمله نظامی و نابودی ایران است، چه خواهیم کرد؟

عده ای از آقایان که هم اکنون بر طبل مذاکره با آمریکا می زنند، در بین سالهای 77 تا 83 در راس پست های کلیدی حکومت در دولت و مجلس قرار داشتند. در آن زمان نامه های بسیاری از سوی ایشان برای برقراری ارتباط و مذاکره به آمریکا ارسال شد. چه چیزی عایدشان شد جز اینکه در دوره دولت هفتم رئیس جمهور وقت آمریکا، جورج بوش، ایران را بعنوان محور شرارت در خاورمیانه معرفی کرد. دولت هفتم تصمیم گرفت که فعالیت های هسته ای را بمدت دوسال تعلیق کند، چه منفعت اقتصادی و سیاسی عاید مملکت شد جز درخواست های پی در پی غربی ها بر تعطیل شدن رشته های دانشگاهی مرتبط و اساسا کنار رفتن ایران از فعالیت در فناوری های جدید؟

تجربه سی و چند ساله انقلاب اسلامی نشان داده است که خط قرمزهای جمهوری اسلامی ایران در عرصه رابطه با آمریکا با توجه به سه اصل عزت، حکمت و مصلحت در چهار نقطه متمرکز است.

1) عدم تعلیق غنی سازی انرژی هسته ای

2) عدم به رسمیت شناختن رژیم اشغالگر قدس

3) اجرا شدن احکام اسلامی در قوانین قضایی و جزایی

و در آخر 4) وجود حکومت اسلامی و ارکان اصلی آن

به گفته مقام معظم رهبری آخر همه این دلایل به مسلمان بودن جامعه ایران در تمام ابعاد زندگی فردی و اجتماعی برمی گردد. اگر اسلام را در لوای آمریکا پذیرفته باشیم، آنوقت همان مسلمان ذلیل آمریکایی خواهیم بود که یا مورد تعرض نژاد پرستان واقع می شود(کشته شدن زن محجبه) یا باید هجمه تبلیغاتی اسلام هراسی را تحمل کند و اعتراضی نداشته باشد.(ارجاع به گفته های حضرت امام در مورد اسلام آمریکایی و اسلام ناب محمدی)

مقام معظم رهبری وجود یک مذاکره مستقیم در پیشنهاد اخیر اوباما را رد کرد یعنی همان خط مذاکراتی که شوروی را منهدم کرد و چین را زیربار سیاست های آمریکا قرار داد. هیچ کدام از کشورهای روسیه، آلمان، فرانسه، انگلیس و چین قدرت دور زدن آمریکا را ندارند زیرا سیاست های اقتصادی و رگ حیاتی شان بدست او گره خورده است. حتی اتحادیه اروپایی پول واحدی برای خود ابداع کرد که هم اکنون با بحران اقتصادی نشات گرفته از آمریکا، با شکست مواجه شد.

ولی معظم فقیه با توجه به مدیریت افکار عمومی در جنگ های سیاسی و استفاده از ادبیات امام راحل که نشات گرفته از مبانی اعتقادی اسلام عزیز است، همگرایی همه ملتها را در مقابله با سلطه و استکبار آمریکا و صهیونیزم هدایت و رهبری می کند. آنچه که در ادبیات علمی دیپلماسی عمومی امروز آمریکا هم رایج است، آن کشوری برگ برنده دیپلماسی را بر می دارد که بتواند افکار عمومی را با خود همراه کند، بعبارت دیگر در فضای ارتباطات بین الملل نقش ایفا کند که قاعدتا برنده بازی های روابط بین الملل هم خواهد بود.

هرچند قدرت رسانه ای غرب قابل انکار نیست، اما شرایط امروز جهان و همچنین رسانه های اجتماعی مردمی معادله دیگری را در قدرت جهانی رقم زده است. دیگر لزوما نمی توان بوسیله رسانه های فراگیر افکار عمومی را جهت داد. در یک سال گذشته شاهد شکل گیری اعتراضات و اعتصابات و تظاهرات های مختلفی در نقاط مختلف دنیا اعم از شمال آفریقا، خاورمیانه، اروپا و آمریکا بودیم که تا بحال در تاریخ ایالات متحده آمریکا شکل گیری یک جنبش در طول 6 ماه بی سابقه بوده است. آیا چنین شرایطی معادلات سیاسی را به نفع مستضعفین جهان تغییر نمی دهد؟ آیا اجیران آمریکا در تونس، مصر، لیبی و یمن از بین نرفتند؟ با این وضع آیا هم اکنون زمان ایستادگی بر تحریم های اقتصادی یک جانبه آمریکا و تهدیدات نظامی است یا زمان وادادگی و تسلیم بر نشستن سر میز مذاکره است؟ هرچند امکان انعطاف در دیپلماسی وجود دارد، اما شرایط موجود قابل درک است و البته تصمیم گیر نهایی ولی فقیه حاضر است.

خداوند متعال در قرآن کریم بارها و بارها مومنین را به استقامت در مقابل کافران و دشمنان اسلام فراخوانده و پشتیبانی و برکت خود را متوقف بر این استقامت دانسته است. «فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ»(هود/112) پس همان‌گونه که فرمان یافته‌ای، استقامت کن؛ و همچنین کسانی که با تو بسوی خدا آمده‌اند (باید استقامت کنند)! و طغیان نکنید، که خداوند آنچه را انجام می‌دهید می‌بیند؛ و در جای دیگر می فرماید: «لَقَدْ تَابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِی وَالْمُهَاجِرِینَ وَالْأَنْصَارِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ فِی سَاعَةِ الْعُسْرَةِ مِنْ بَعْدِ مَا كَادَ یزِیغُ قُلُوبُ فَرِیقٍ مِنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَیهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَءُوفٌ رَحِیمٌ»(التوبة/117)  مسلما خداوند رحمت خود را شامل حال پیامبر و مهاجران و انصار، که در زمان عسرت و شدت (در جنگ تبوک) از او پیروی کردند، نمود؛ بعد از آنکه نزدیک بود دلهای گروهی از آنها، از حق منحرف شود (و از میدان جنگ بازگردند)؛ سپس خدا توبه آنها را پذیرفت، که او نسبت به آنان مهربان و رحیم است!

مسلمانان در جنگ بدر 313 نفر در برابر یک لشگر هزار نفری بودند که پشتیبانی الهی قلب ها را استوار کرد و ترس در دل دشمنان انداخت. مسلمانان در جنگ خیبر بعد از استقامت نسبتا طولانی به غنایم فراوانی دست یافتند که وضعیت معیشتی ایشان را دگرگون کرد، اما مهم استقامت و صبر برآمده از ایمان ایشان بر سختی ها بود. هم اکنون نیز نوید الهی بر استقامت ملت ایران در سختی های پیش رو است که ان شاءلله راحتی و آسایش بعد از آن خیلی زود حاصل می شود. « فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یسْرًا* إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یسْرًا»(الشرح/5و6)

 

منبع:سایت شهید آوینی

Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved
logo